حماسه بابک خرمدین اسطوره ایران زمین

,"اين كتاب، دربردارنده داستاني تخيلي - تاريخي درباره «بابك خرمدين»، يكي از اسطوره‌ها و مبارزان نامدار ايراني است كه بحث‌هاي زيادي درباره شخصيت و عملكرد او از گذشته تاكنون وجود داشته است. بابك خرمدين، در دوران خلافت عباسي مبارزات و رشادت‌هاي به‌يادماندني را به ثبت رساند و در همين راه جان خود را از دست داد؛ مرگ حماسي او در كنار زندگي قهرمانانه‌اش باعث شد تا نامش براي هميشه در تاريخ ثبت شود. در بخشي از اين رمان مي‌خوانيد: «رفيق!... هيچ‌كس راز قدرت را نمي‌داند... هيچ‌كس!... اين دوست يهودي ما مي‌تواند بگويد كه چرا هزار سال است آواره‌اند؟... چرا تبارشان موسي را رها كرد، موساي حكيم را، و به گوساله زر پناه برد؟... انسان موجودي است عجيب... پياله‌ام را پر كن، دلم خيلي گرفته است... . آري!... سوار بر اسب، تنگ غروب تابستان، به خانه مي‌رفتم... در خودم بودم... صداي ناله دردناكي كه استخوانم را سوزاند، تكانم داد. از اسب پياده شدم. پيرامونم را نگريستم. اسب را به سوي دامنه كوهي كه پوشيده از جنگل بود برده و مهار اسب را به درختي بستم. اسب مشغول به دندان كشيدن علف‌هاي سبز و خوشبو شد. صداي ناله از پس صخره سياهي مي‌آمد كه جويباري از كنارش مي‌گذشت. گرز دسته‌نقره‌اي خوبي داشتم. خنجري هم زير شال كمريم بود...».